دوره 3، شماره 29، آذر 1400، صفحات 91 - 80
نویسندگان : کلثوم آقائی و محمّدمهدی کریمی نیا * و مجتبی انصاری مقدم

چکیده :
انسان همواره در معرض لغزش ها، انحرافات و گناهان است و نفس سرکش آدمی او را بسیار به بدی امر می کند و از آنجا که تعلیم و تربیت با رشد و کمال انسان و زندگی شایسته او سر و کار دارد و همین تربیت و پرورش است که به انسان می آموزد و وی را به سوی کمال رشد و نمو می دهد. روشن است که یک جامعه سالم و رشد یافته باید دارای یک نظام تعلیم و تربیت پیشرفته باشد، تا از این راه انسان های آزاده، مستقل، خلاق، مبتکر و تلاشگر در اجتماع یابند و بدون توجه به نقش آموزش همراه با پرورش نمی توان به چنین مقصودی رسید. از این جهت بشر باید روش تربیت صحیح و مناسب را برا علم آموزی از بین آراء تربیتی مشخص و به آن عمل کند. در این پژوهش برای رسیدن به گوشه ای از این هدف دو نظریه غربی و اسلامی را بررسی میکنیم که ابتدا نظریه ژان ژاک روسو را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به مقایسه و نقد آن از منظر تعلیم و تربیت اسلامی پرداخته شد. تحقیق حاضر با استناد به منابع تاریخی - نقلی و شیوه ی کتابخانه ای گردآوری، و به روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل مسأله می پردازد.

کلمات کلیدی :
تربیت، تربیت اسلامی، ژان ژاک روسو، نقد نظریه، نظریه تربیتی